روزمرگی های من

ساخت وبلاگ

دخترک میگرید دلش مرگ را میخواهد هیچ امیدی به زندگی ندارد هیچ چیزی او را خوشحال نمیکند دخترک سردرگم است دریک بیابان رها شده همه او را رها کرده و هیچ کس او را دوست ندارد دخترک میگیرید مرگ را میخواد دخترک جسور نیست دخترک جسور نیست باید بشود تحمل زندگی اش سخت است کاش میتوانست تمامش کند کاش دخترک جسور بود کاش دخترک جسور بود زندگی خفه اش کرده است کاش خدا کمی هوای دل دخترک را رعایت میکرد کاش کسی او را میدید

روزمرگی های من...
ما را در سایت روزمرگی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fkhaste24680 بازدید : 9 تاريخ : يکشنبه 2 بهمن 1401 ساعت: 11:43

میخوان برا عزیزانت جانشین بیارن

میخوان زندگیشون جریان پیدا کنه چقدر سخته  حقشونه ولی سخته نظاره گر باشی نتونی کاری بکنی سخته چقدر کم میارم کلمه ای  پیدا نمیکنم احساسم بیان کنم به زمین چنگ میزنی از شدت دردش شاید دردت کمتر شه اشکت جاری نشه ولی بازم سختیشه زیاده 

تو دلت چنگ میزنن خالی میشه دلت اتیش میگیره اشکت جاری میشه برای تسکینش اما نمیشه

بیخیال میشی با خودت میگی شاید یادت بره اما یهو میچرخه انگار روز اول رفتنتونه چرا رفتیدید .

خدایا چرا درک نمیکنم حکمتت

روزمرگی های من...
ما را در سایت روزمرگی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fkhaste24680 بازدید : 36 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 21:57

مثل یه دکمه خوشگل میمونی ور میدارن میزنن به لباسشون همش جلو چشی نگاه میکنن ذوق میکنن تو هم خوشحالی بعد یه مدت خسته میشن ذوق نمیکنن میچلونن میخوان درت بیارن ولی دلشون برا لباسشون تنگ میشه میترسن پاره ش روزمرگی های من...ادامه مطلب
ما را در سایت روزمرگی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fkhaste24680 بازدید : 39 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 21:57

کاش میشد مثل یه کیسه بوکس بود هرچی آدمو میزدن بازم به شکل اولش برمیگشت بدون هیچ تغییری ولی حس میکنم مثل یه ظرف بلورم که خورد شده بار هر ضربه کوچیک خوردتر میشه تحمل ندارم هر روز بدتر از دیروز هر سال بدتر پارسال .

کاش میشد مرد بی آنکه مادرم بفهمد .....

روزمرگی های من...
ما را در سایت روزمرگی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fkhaste24680 بازدید : 34 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 21:57

همیشه بهش فکر میکردم بزرگترین گناهم ناحقی به اون میدونم تو دنیای مجازی چک میکنم ولی چون نمیتونستم کاری بکنم ارتباطی نبور حالا یهو یه عکس دونفره گذاشت من موندم اولش  تو دلم خالی شد ولی خو زندگی همینه براش بسیار آرزوی خوشبختی میکنم چون لیاقتشو داره از صمیم قلبم امیدوارم همیشه شاد باشه  ولی همه خاطره ها کلا یادآوری شد.

روزمرگی های من...
ما را در سایت روزمرگی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fkhaste24680 بازدید : 38 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 21:57

دوست دارم بچه شم دوست دارم احمق باشم برا یه لحظه حس میکنم برمیگردید برای یه لحظه می بینمتون برا یه لحظه حس تون میکنم برا یه لحظه صدام میزنید   وای صدای اجی گفتنت هنوز تو گوشمه چقدر بده تو نا امیدی دست و پا بزنی تو باتلاقش غرق بشی .نمیدونم خدا میفهمه چه رنجیه برای یه بچه وقتی میگه عمو کاش میشد مرده ها رو از قبر دراورد کلی بوسیدشون وقتی میگه دلم بابام رو میخواد .خدایا ...هستی چرا من نمیبینمت

روزمرگی های من...
ما را در سایت روزمرگی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fkhaste24680 بازدید : 46 تاريخ : يکشنبه 19 اسفند 1397 ساعت: 20:22

اینجا قتلگاه اس خواهش میکنم از ملت عزیز که جونشون براشون مهمه نرن خیلی راحت به  خاطر پول ادم میکشن

روزمرگی های من...
ما را در سایت روزمرگی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fkhaste24680 بازدید : 41 تاريخ : دوشنبه 21 آبان 1397 ساعت: 16:28

در بدترین روزهای زندگی وقتی کمتر از یک سال دو نفر از عزیزان کوچ میکنن و میمیرن نایی برا ادم نمیمونه .وقتی یه هفته مونده به امتحانت بهترین عضو خانواده ات که رفیقته میمونی به عقب نگاه میکنی که چقدر زحمت کشی ولی حال نداری بری امتحان بدی به اصرار خانواده میری . اخ چه سخته به این باور برسی که دیگه عزیزانت رو نمیبینی نفس ادم بند میاد .من دیگه تحمل ندارم دوس دارم نفر بعدی من باشم حس میکنم عین یه گوجه زیر پا له شدم .خدایا انصاف ات شکر ..... چی بهت بگم .خدایا خودت بهم صبر بده....

 

روزمرگی های من...
ما را در سایت روزمرگی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fkhaste24680 بازدید : 41 تاريخ : دوشنبه 21 آبان 1397 ساعت: 16:28

اون دونفر حالا سه نفر شدن و من موندم یه دنیا خاطره و یه ذهن نا اروم و غمگین .چه سال بدی میترسم از ادامه دادن نمیدونم سهم من چقدره چند ساله ولی خدایا کمش کن من نمیتونم ادامه بدم چقدر سخت شد معادله 4 مجهولی ....

روزمرگی های من...
ما را در سایت روزمرگی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fkhaste24680 بازدید : 27 تاريخ : دوشنبه 21 آبان 1397 ساعت: 16:28

شنبه دهم مهر ۱۳۹۵


خسته خسته خسته

خدایا روز ده بار عکساشو زیر رو میکنم دست میکشم شاید معجزه ای بشه خدایا یا این معجزه رو به من بده یا منم نیست کن دیگه تحمل ندارم حال ندارم خسته ام از فیلم بازی کردن از ادا در آوردن از بغض تو گلو از همه چی خدایا نمیخوام فردا صبح رو بهم نشون بدی برای خودت ...

نوشته شده توسط تنها  در ساعت 1:20 | لینک  | 

روزمرگی های من...
ما را در سایت روزمرگی های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fkhaste24680 بازدید : 35 تاريخ : يکشنبه 19 آذر 1396 ساعت: 21:19